"Love can be a very frightening thing. That is why most great love stories are tragedies."

«عشق می‌تواند چیزِ بسیار ترسناکی باشد. به همین دلیل است که بهترین داستان های عاشقانه ی دنیا تراژدی هستند»

«مرگ بر روی نیل، به قلمِ آگاتا کریستی»


 

اینجا هم بارون اومد بالاخرهㅠㅠ.

باران بارید، بارانی که تلخ بود. بارانی که دلگیر بود. بارانی که که مانند اسیدی بر روی صورت می‌ریخت و چشم ها را می‌سوزاند و به گریه وادار می‌کرد.

~ 𖦹~

در دوران خردسالی‌ام، برای درک بهتر مفهوم باران، می‌گفتند که ابر ها گریه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌کنند.

اما اکنون، ابر ها به معنای واقعی کلمه به پهنای صورت اشک می‌ریزند، رعد و برق ها هم صدایشان در نمی‌آید. هیچ کس هیچ حرفی برای گفتن ندارد. چه بگوید؟! غم ها آنقدری زیاد و مشخص اند که دیگر گفتن ندارند! زمین خونین گویا‌ی همه‌چیز است...


 Because I Wanted You To Know : پست های "هشتگی" صرفا پست های یهویی ای هستن که شامل : بدبختی ها ، روزمرگی ها ، غر ها ، علاقمندی ها و ...نویسنده ی این وبلاگ میشن.


𝙱𝚘𝚗𝚗𝚎 𝚓𝚘𝚞𝚛𝚗𝚎𝚎.